( تحصیلات : فوق لیسانس ، 28 ساله )

سلام. اگر بدانیم پولی که پدر به خانه می آورد آغشته به ربا و حرام است و توانایی برپا کردن یک زندگی دیگر را خارج از خانه پدر داشته باشیم، باید خرج و مخارج و خانه خود را از خانواده جدا کنیم؟ با تشکر


مشاور (sayed mojtaba navab)

با عرض سلام و آرزوی بهرمندی از نیروی بیکران مهر و محبت الهی ، خدمت کاربر گرامی! برادر گرامی در یک کلام به همین اسانی نمی شود مومنی را مورد سوء ظن داشت چه برسد به پدر اما اگر مطمئنید و یقین دارید هم نباید قطع رحم نمود . و روش جداشدنتان از ایشان را با احتیاط و انجام داد . بهتر است سعی در اصلاح نمد و بعد هم به قول معروف به طریق کج دار و مریز با ایشان رفتار نمود . سعی نمایید شرایط ازدواج خود را فراهم نمایید و زود ازدواج کنید تا عاقلانه و محترمانه جدا شویدو........ به موارد زیر توجه فرماتیید: مركز: مؤسسه در راه حق پرسش: اگر اموال پدر مخلوط به حرام باشد. فرزند چه وظيفه‏اي دارد؟ پاسخ: پدري كه مال حرام و حلال درهم دارد؛ فرزندش مي‏تواند از مرجع تقليد خويش يا نماينده او اجازه تصرف در مال پدر بگيرد. « بخش پاسخ به سؤالات » ------------- مركز: نهاد نمايندگي ولي فقيه در دانشگاهها پرسش: پولي را كه پدر از راه هاي حرام تحصيل مي كند بر اخلاق و رفتار فرزندانش چه تاثيري دارد؟ پاسخ: تأثير لقمه حرام در حد زمينه و شرط است نه علت تامه؛ يعني آن كه زمينه را براي برخي گرايش‏هاي ناروا فراهممي‏كند نه آن كه از انسان سلب اختيار كند. چه بسا فرزندي كه از پدر و مادر كافر به وجود مي‏آيد ولي راه خير در پيشمي‏گيرد، چون با اختيار و فطرت خويش به سوي كمال حركت مي‏كند بنابراين شما نيز مي‏توانيد با اختيار و معرفتخويش آن نقيصه را جبران كنيد چرا كه خداوند يخرج الحي من الميت زنده را از مرده بيرون مي‏كشد. مسلما مراقبت شما جبران گذشته‏ها را خواهد كرد و خداوند نيز هم آمرزنده است و هم جبران كننده. ----------- مركز: نهاد نمايندگي ولي فقيه در دانشگاهها پرسش: گفته مي‏شود كه خوردن مال حرام بر روي اولاد تأثير مي‏گذارد؛ حال كسي كه پدر و مادرش مال حرام به او داده‏اند، چرا بايد جور و ستم عمل زشت پدر و مادر خود را بچشد؟ پاسخ: 1. حكمت الهي يا غايت‏مندي افعال خداوند براساس دلايل متقن و موجّه، ما اعتقاد داريم كه افعال الهي غايات و اغراض خاصي دارد. مقصود از غايتمند بودن فعل خداوند، اين است كه فعل او، مشتمل بر مصالح و منافعي است كه به مخلوقات او بازمي‏گردد و چنين نيست كه انجام و ترك آن، به لحاظ منافع آفريدگان او علي‏السويه باشد. ازاين‏رو غايت در افعال الهي، غايت فعل است نه غايت فاعل؛ زيرا ذات خداوند، كامل، مطلق و غني است و هيچ غايتي براي آن قابل تصور نيست. در اين باب نگا: محمد سعيدي مهر، آموزش كلام اسلامي، ج 1، ص 314 و 310 و مجموعه آثار شهيد مرتضي مطهري، ج دوم، ص 145 و 143. با توّجه به اين تحليل، غايتمند بودن افعال الهي؛ يعني، خداوند از ارتكاب افعال لغو و بيهوده منزّه است و افعال او حكيمانه است. به عبارت ديگر؛ يعني، داراي غايات معقول و موجهي است. 2. عدل الهي‏ از آنجا كه بهترين معناي «عدل»، رعايت تناسب هر چيزي در موقعيت و جايگاه مناسب خويش است؛ عدل الهي عبارت است از آن كه خداوند، با هر موجودي آن چنان كه شايسته او است، رفتار كند و او را در موضعي كه در خور آن است، بنشاند و چيزي را كه مستحق آن است، به او عطا كند. آموزش كلام اسلامي، ج 1، ص 326 و 327. 3. رابطه حكمت و عدل‏ «حكمت» عبارت است از اجتناب فاعل از انجام كارهاي زشت و قبيح. اين معنا، شامل عدل نيز مي‏گردد؛ زيرا عدالت ورزي كاري شايسته و ظلم عملي قبيح است. براين اساس مي‏توان، صفت عدل را يكي از شاخه‏هاي صفت حكمت به شمار آورد. همان، ص 325. 4. منشأ آلام و مصايب آدمي‏ ما در دنيا شاهد وجود درد و رنج انسان‏ها هستيم و نمي‏توانيم آن را كتمان كنيم. اين درد و رنج، از دو حالت خارج نيست: يك. بخشي از آلام و مصايب آدمي، برخاسته از اعمال ناشايست او و نتيجه گناهان و خطاهاي او است. انسان با توجّه به غايت حكيمانه‏اي كه براي خلقت او وجود دارد، موجودي مختار آفريده شده است. گروهي از انسان‏ها با سوء اختيار خويش، مرتكب خطا مي‏گردند و در نتيجه، به عواقب مرارت بار و تلخ آن گرفتار مي‏شوند. دو. بخشي از تلخ‏كامي‏هاي انسان، ارتباطي به اعمال وي ندارد و كيفر گناهان او نيست؛ مانند مثالي كه شما مطرح ساخته‏ايد كه درد و رنج فرزندان پدر و مادر يا خانوده‏اي كه مثلاً مال حرام تهيه كرده‏اند، معلول اعمال خود آنان نيست؛ بلكه مرتبط با اعمال ديگران است. 5. عدل الهي و آلام بشري‏ به نظر مي‏رسد با توجّه به آموزه‏هاي ديني در باب حكمت و عدل الهي، آلام بشري با دو نوع مختص به خود، هيچ منافاتي با عدل الهي و حكمت او ندارد. اين عدم تنافي را با دو تقرير مي‏توان ارائه كرد: يك. روشن است آلامي كه معلول كردار خود آدمي است، هيچ ارتباطي به خداوند ندارد و برعكس بر اساس عدل خداوند - كه هركس نتيجه اعمال خويش را خواهد گرفت - اين آلام ثمره اعمال خود او است. تلخ كامي‏هايي كه ارتباط با اعمال خود شخص ندارد و در اثر عملكرد كس ديگري به وي رسيده است، خداوند بر اساس رحمت و عدل خود، به گونه‏اي اين آلام را جبران مي‏كند؛ يعني، او در دنيا يا در آخرت، نعمتي را به انسان درد كشيده مي‏بخشد كه از درد و رنج او بزرگ‏تر است و از اين طريق، درد و رنجي را كه او متحمل شده است، جبران مي‏كند. از اين رو هر چند فرزند يك شخص حرام خوار، بر اثر فعل زشت پدر خويش دچار مصايبي مي‏شود؛ ولي خداوند متعال، بر اساس «عدالت» خود اين درد و رنج را به گونه‏اي جبران خواهد كرد. البته اين جبران هنگامي خواهد بود كه فرد يا فرزند مزبور، نتواند به دلايل و عللي، اراده خويش را به كار گرفته و مسير زندگي خويش را تغيير دهد. اما اگر توانا بر استفاده درست از اراده خود بوده و برايش مقدور است كه برنامه زندگي خود را از مسير پدرش، جدا ساخته، راه هدايت را طي كند. از آن‏جا كه در اين صورت تداوم آلام و فرورفتن در آن، معلول اراده خود شخص است؛ عدل الهي اقتضا مي‏كند كه فرزند نيز به دليل سوء اختيار، مجازات شود؛ چه در دنيا و چه در آخرت. دو. تقرير دوم با توجّه به اصول ذيل روشن مي‏شود: 1. جهان طبيعت؛ بلكه كل عالم هستي، داراي نظام خاصي است و قوانين و سنن ثابت و تغيير ناپذيري، بر آن حاكم است. يكي از عمده‏ترين اين قوانين، اصل «عليت» است كه بر اساس آن، هر موجود ممكني، داراي علتي است و بين علت و معلول نيز نوعي مسانخت وجود دارد؛ به گونه‏اي كه هر معلولي، از هر علتي به وجود نمي‏آيد. 2. قوانين حاكم بر جهان، ذاتي آن است؛ به اين معنا كه نمي‏توان فرض كرد جهان باشد، اما قوانين و نظام‏هاي آن تغيير كند. همان گونه كه نمي‏توان شكر يا آبي را فرض كرد كه شيريني يا رطوبت نداشته باشد. 3. لازمه قوانين ثابت و تفكيك‏ناپذير جهان، آن است كه ميان موجودات هستي، تفاوت‏هايي باشد؛ مثلاً مسانخت و هماهنگي «علت و معلول» ايجاب مي‏كند كه اگر علت تولّد نوزاد كور يا كودن، محقق گرديد، معلول متناسب با آن (تولد انساني كور يا كودن) نيز موجود گردد، يا مثلاً خوردن مال حرام و خوراندن آن به ديگران، موجب مي‏شود كه آدمي در دنيا، دچار آلام، دردها و رنج‏هايي شود و برعكس خوردن مال حلال و خوراندن آن به ديگران، باعث مي‏گردد كه بركات دنيوي براي وي پديد آيد. بنابراين وجود تفاوت‏ها در ميان مخلوقات خداوند، از لوازم جدايي ناپذير قوانيني است كه تغيير و جدايي آنها از جهان، ممكن نيست و اصلاً عدل و حكمت الهي، چنين اقتضايي را بر اساس ايجاد نظام احسن، شكل داده است. با توجّه به اين مطالب، مي‏گوييم: نرسيدن فرزند حرام خوار به بعضي از كمالات و بلكه دچار بلا و مصيبت شدن وي، از آن رو است كه به دليل قوانين حاكم بر هستي، اساساً قابليت دريافت چنين كمالاتي را ندارد. بنابراين فرو غلتيدن فرزند حرام خوار در درد و رنج، به هيچ وجه با عدل الهي منافات ندارد؛ زيرا از ظلم يا تبعيض خداوند سرچشمه نمي‏گيرد. از اين رو نمي‏توان آن را نشانه‏اي بر انجام دادن فعل قبيح از سوي خدا دانست. علاوه بر آن به اقتضاي حكمت و عدل الهي، اين فرزند از اراده و اختياري آزاد برخوردار است و مي‏تواند با حسن استفاده از آن، خود را از نتايج سوء خوردن مال حرام - كه به وسيله پدرش صورت پذيرفته - رها سازد. به هر روي بايد به اين نكته توجّه كرد كه انسان - به عنوان يك موجود مسؤول و تلاشگر - هم مي‏تواند براي بهتر كردن زندگي خود و مبارزه با عوامل طبيعت، نقش داشته باشد و هم مقدور او است كه با مبارزه با عوامل سوء اجتماعي و بد كرداري‏ها و ستمگري‏هاي افراد انسان - ولو پدر خويش - آينده درخشاني را براي خويش رقم بزند. ---------------- مركز: نهاد نمايندگي ولي فقيه در دانشگاهها پرسش: اگر پدرم پولي صرف زندگي كند مثلاً پول آب يا برق و يا ساير مخارج زندگي و ما هم في المثل براي غسل كردن از آن آب استفاده كنيم آيا آن غسل باطل است يا اگر غذايي كه از پول ايشان در منزل طبخ شده بخوريم بر ما حرام است يا خير البته با در نظر گرفتن اين مسئله كه ايشان زبانا مي گويند كه من راضي هستم اما ما برايمان به دليل رفتار ايشان شك آور است و فكر مي كنيم كه ايشان بدليل مصلحت انديشي هاي خاص خودش رضايتش را اعلام مي كند. پاسخ: غسل كردن در منزل پدر و خوراك و پوشاك و امثال آنها نيز در فرض سؤال اشكال ندارد، (طبق سئوال از دفتر آيت الله سيستاني) ------------- مركز: واحد پاسخ به سؤالات دفتر تبليغات اسلامي پرسش: پدرم تاكنون خمس اموال خود را نداده‏اند. با درخواست‏هاي مكرر قبول كردند از اين پس خمس اموال خود را بپردازند، ولي مي‏گويند: ازگذشته چيزي نمي‏دهم، آيا مي‏توانم طلاي شخص خود را فروخته و مقدار خمسي كه به گردنم هست بدهم؟ در صورت اقدام آيا آثار مال حرام خواري از روح و جسمم خارج مي‏شود؟ عذاب اخروي چطور؟ پاسخ: آفرين بر شما و امثال شما دختران جوان متدين و مؤمن. اميدواريم با عنايت پروردگار بر چنين عقيده‏اي استوار بمانيد. مرجع عالي قدري در پاسخ اين سؤال كساني كه خمس بدهكارند وپرداخت نمي‏كنند وظيفه زن و فرزندانآن‏ها چيست؟ فرمود: اگر بدانند عين مال مورد ابتلاي ايشان متعلق خمس است خوردن و تصرف آن قبل از اداي خمس جايز نيست ولي مي‏توانيد با اذن حاكم شرع خمس آن چه را مصرف كرده‏اند بر ذمه بگيرند و هر وقت توانستند پرداخت كنند و تعلق خمس به عين مالي كه مورد ابتلاي آن‏ها است مشكوك باشد، تصرف در آن جايز است و در هر صورت با وجود شرايط امر به معروف لازم است ايشان را امر به معروف كنند.(1) با توجه به مطالب فوق پاسخ سؤال شما اين است كه اگر مي‏دانيد اشياء و لوازمي كه استفاده مي‏كنيد، مثل غذا و لباس متعلق خمس است، نمي‏توانيد در آن‏ها تصرف كنيد مگر اين كه با فروش طلاي شخصي خمس آن مقدار خوراك و پوشاك و لوازم ديگري كه مصرف ميكنيد بپردازيد. با اين كار انشاءالله عذاب اخروي نخواهيد داشت و چون تصرف در آن جايز است آثار مال حرام خوري نيز در جسم و جان شما نقش نخواهد بست، اما اثر وضعي دارد كه از آن گريزي نيست. گفتني است كه اگر يقين پيدا نكنيد كه عين اشيا و لوازم مورد استفاده متعلق خمس است تصرف در آن جايز است و عذاب اخروي ندارد اما اثر وضعي دارد. پي‏نوشت‏ها: 1 - آيةالله فاضل، جامع المسائل، ج‏1، ص 205، سؤال‏791. برای مولایمان حضرت حجه ع دعا کنیم تا ایشان هم د رحقمان دعای خاص بفرمایندو یاریمان نمایند......... ان شاء الله خوشبخت و سعادتمند باشید!